نیروهای مسلح ایالات متحده امریکا در طول سال های پس از جنگ جهانی دوم که این کشور سیاست انزوا طلبانه خ
پیغام مدیر :
با سلام خدمت شما بازديدكننده گرامي ، خوش آمدید به سایت من . لطفا براي هرچه بهتر شدن مطالب اين وب سایت ، ما را از نظرات و پيشنهادات خود آگاه سازيد و به ما را در بهتر شدن كيفيت مطالب ياري کنید.
بازدید : 96
نویسنده : علی همایون . احمد رضا همایون
نیروهای مسلح ایالات متحده امریکا در طول سال های پس از جنگ جهانی دوم که این کشور سیاست انزوا طلبانه خود را در عرصه تحولات جهانی به طور کامل به کنار نهاد و فعالانه نقش اصلی را در هدایت سیاسی و نظامی دنیای غرب را بر عهده گرفت، چندین راهبرد و دکترین نظامی برای مقابله با تهدید های گوناگون اتخاذ و اجرا کرده اند.
شاید این دکترین های نظامی به ظاهر در چهارچوب های مختلفی از لحاظ راهبرد و تاکتیک قرار بگیرند، اما در یک اصل واحد با یکدیگر مشترکند و آن هم حفظ مرزهای ایالات متحده از هرگونه تهدید مستقیم نظامی و مقابله با منشا تهدید در خاک دشمن است.
حتی پیش از ظاهر شدن آمریکا به عنوان یک قدرت جهانی، این کشور در قرن نوزدهم بر اساس راهبردی موسوم به دکترین "مونروئه" تسلط کامل بر نیم کره غربی و جلوگیری از هرگونه تعرض کشورهای اروپایی به کشورهای آمریکای لاتین و اقیانوس آرام را به عنوان یک اصل در سیاست خارجی و نظامی گنجانده بود.

البته موقعیت جغرافیایی آمریکا نیز به اجرایی شدن چنین راهبردی کمک فراوانی کرده است و عملا این کشور از زمان جنگ های انفصال هیچ گونه تجربه مستقیمی از جنگ و تهدید نظامی نداشته، با این حال گذشت زمان ثابت کرد که حتی جغرافیای به ظاهر دسترس ناپذیر این کشور نیز آسیب پذیر است.


داستان از آلمان شروع می شود
زمانی که اولین موشک بالستیک جهان موسوم به V-2 لندن را در اواخر جنگ جهانی دوم درهم کوبید، جهان با مفهوم جدیدی در عرصه نظامی به نام موشک بالستیک روبه رو شد.
موشک V-2 ثمره تلاش عده ای از دانشمندان نازی به رهبری "ورنر فون براون" در منطقه پیه موند آلمان بود که چندین سال مداوم در حال تحقیق بر روی پرتابه های بالستیک بودند.
این تلاش ها در نهایت به ساخت اولین موشک بالستیک جهان با بردی در حدود شصت مایل انجامید. اما واقعیت اینجا بود که حتی این موشک نیز توانایی تغییر سرنوشت جنگ جهانی دوم را نداشت و در نهایت آلمان تسلیم نیروهای متفقین شد.
بلافاصله پس از پایان جنگ نیروهای اطلاعاتی آمریکا و اتحاد جماهیر شوروی سابق شروع به شکار دانشمندان موشکی و تصاحب تاسیسات تولید آن در خاک آلمان کردند که البته در این میان سهم آمریکایی ها بسیار بیشتر از روس ها بود.
این غنایم در نهایت می رفت تا پایه های قدرتمند ترین بازوی نظامی ابر قدرت های شرق و غرب را در طول جنگ سرد تشکیل دهد.


خاک آمریکا دیگر امن نیست
در سال 1957زمانی که اولین ماهواره جهان موسوم به اسپوتنیک از سوی روس و توسط یک فروند موشک بالستیک R-7 در مدار قرار گرفت، دنیا در بهت و البته شادمانی شروع عصر فضا قرار گرفت.
اما برای استراتژیست های آمریکایی این موفقیت روس ها معنای دیگری می داد. اولین موشک بالستیک بین قاره ای دشمن به خوبی کار کرده بود و این یعنی دیگر خاک آمریکا امن نبود.
روس ها به راحتی می تواتنستند بمب های هسته ای خود را با کمی تغییر بر روی این موشک ها سوار و خاک ایالات متحده را مورد هدف قرار دهند، باید کاری انجام می شد.

اولین تجربه ها به شکست می انجامد
برای هر گلوله ای باید سپری ساخت و برای موشک های بالستیک نیز باید یک سپر دفاع موشکی ساخت. اولین تحرک آمریکا برای ایجاد چنین سپری برنامه نایک –زئوس بود.
در این راهبرد دفاعی انفجار یک کلاهک صد مگاتنی بر روی قطب شمال سبب انهدام کلاهک موشک هایی که خاک آمریکا را آماج خود قرار می دادند، می شد. با این حال مشکلات تکنیکی و همچنین عدم پیشرفت های لازم در سیستم های ردگیری و کنترل، سبب شد تا این برنامه در همان مراحل طرح و پیشنهاد باقی بماند.
سپر دفاع موشکی بعدی آمریکا به نام سانتینل در سال 1966 از سوی رابرت مک نامارا وزیر دفاع دولت جانسون مطرح شد که از 25 سایت مجهز به موشک های هسته ای در اطراف شهرهای بزرگ ایالات متحده تشکیل می شد.
با وجود پیشرفت های فناورانه این طرح نیز از سوی افکار عمومی آمریکا به دلیل استقرار موشک های هسته ای در نزدیکی شهرها مورد انتقاد جدی قرار گرفت و به یک برنامه کوچک تر به نام "سیف گارد" که تنها از سایت های پرتاب موشک های قاره پیما مراقبت می کرد.

البته این طرح نیز با امضای پیمان موشک ضد بالستیک موسوم به ABM برنامه سیف گارد در سال 1976 کنسل شد و تنها در سایت های موشک قاره پیمای مینوتمن در داکوتای شمالی استقرار پیدا کرد.


"جنگ ستارگان" اسباب بازی جدید ریگان برای جذب بودجه نظامی
با این حال این سکون مقطعی در برنامه ضد موشکی دولت مستعجل بود، چرا که در 23 مارس 1983 رونالد ریگان رییس جمهور آمریکا در نطقی "ابتکار دفاع استراتژیک" یا IDS موسوم به جنگ ستارگان را اعلام کرد.
این برنامه بلند پروازانه مبتنی بر استقرار ماهواره ها و توپ های لیزری در فضا برای انهدام موشک های بالستیک بر فراز خاک دشمن بود. گرچه از همان ابتدا غیرقابل اجرا بودن چنین برنامه ای روشن بود با این حال ده ها میلیارد دلار صرف تحقیقات گوناگون پیرامون این سیستم شد.
در مقابل روس ها نیز برنامه ای را برای استقرار توپ های فضایی صد مگاتنی موسوم به پولوس در فضا را آغاز کردند.
با این حال بار دیگر تخیل بر واقعیت پیروز شد و در نهایت هر دو برنامه شکست خوردند. توپ فضایی روس ها حتی به مدار زمین هم نرسید و خود اتحاد جماهیر شوروی در سال 1992 از هم پاشید.

برنامه SDI نیز در سال 1991 به یک سیستم دفاع موشکی در برار ضربات محدود برای مقابله با موشک های کوتاه برد تقلیل پیدا کرد.


بوش هم به دنبال سپر دفاع موشکی است
اما این هم تمام ماجرا نبود. پس از دوران فطرت کلینتون و فرا رسیدن عصر دکترین دفاع پیش دستانه جورج بوش بار دیگر ماجراجویی های موشکی آمریکا در قالب برنامه دفاع ضد موشک بالستیک آغاز شد.
این برنامه در حقیقت مولود گزارش کمیسیونی از نمایندگان کنگره آمریکا به ریاست دونالد رامسفلد در سال 1998 بود که به ارزیابی دوباره تهدیدات موشک های بالتستیک می پرداخت.

رامسفلد پس از پیروزی جورج دبیلو بوش که ریاست وزارت دفاع آمریکا را بر عهده گرفت، بار دیگر هدایت برنامه ای که خود درباره آن به رایزنی پرداخته بود را بر عهده گرفت.


ناتو راه جدیدی برای سپر دفاع موشکی آمریکا
قاعدتا باید غایی ترین هدف سپر دفاع موشکی برای آمریکا انهدام هر موشک مهاجم باشد، گرچه ریگان با برپایی برنامه جنگ ستارگان خود برای دستیابی به این هدف تلاش کرد، اما با این حال تکنولوژی دفاعی دنیا هم چنان با چنین رویایی فاصله دارد و از سوی دیگر این کار از لحاظ تاکتیکی محتاج نصب سکوی پرتاب موشک در نزدیکی مرزهای دشمن است.
وسعت سرزمینی کشورهایی که با آمریکا توانایی رویارویی موشکی را دارند، اجازه رهگیری سریع و مقابله موثر با موشک های شلیک شده را نخواهد داشت.
ایالات متحده نیز با این بهانه سرمایه گذاری وسیعی را بر انهدام موشک های بالستیک در مراحل میانی و پایانی آن انجام داده است.
سرتاسر خاک ایالات متحده با موشک های پدافندی PAC-3 و TAAD تحت پوشش قرار گرفته که تجهیزات رهگیری آن در آلاسکا و کالیفرنیا واقع شده است.
از سوی دیگر پایگاه راداری آمریکا در بریتانیا، جزیره گرینلند، گوام و پایگاه های آمریکا در ژاپن عملا امکان هر گونه غافلگیری موشکی را از بین می برد.
با این حال امکان انهدام موشک های بالستیک بر فراز خاک خودی کاری خطرناک و به علت سرعت بالای این موشک که به بیش از 10 ماخ می رسد و همچنین استفاده از فریب دهنده و مواد کاهش دهنده سطح مقطع راداری از امکان موفقیت کمی برخوردار است.
از این رو سپر دفاعی موشکی آمریکا باید در مراحل میانی پرتاب نیز با هجوم موشک های بالستیک مقابله کند، از این رو جورج بوش پسر در چهارچوب معاهدات دوجانبه درصدد استقرار موشک ها و رادارهای رهگیر در خاک لهستان و چکسلواکی برآمد که این کار به دلیل مخالفت روسیه عملا در دوران ریاست جمهوری باراک اوباما منتفی شد.

با این حال این طرح به شیوه دیگری و در چهارچوب ناتو و در کشورها عضو ناتو در حال انجام است.


هدف: تمام دنیا
در چینش جدید سپر دفاع موشکی رادارهای متحرک X باند به همراه سامانه راداری AEGIS در نزدیکی مناطق احتمالی پرتاب موشک مستقر شده و پس از اعلام خطر رادارهای فضا پایه پیش اخطار نسبت به رهگیری موشک مورد نظر اقدام کرده و موشک های رهگیر را به سمت موشک بالستیک که در حال پیمودن مسیر از پیش تعیین شده است، را راهنمایی می کند.
این رادارها در فرکانس 8 تا 12 مگاهرتز عمل می کنند و قادر به ردیابی شی به اندازه یک توپ تنیس از فاصله 4700 کیلومتری هستند.
هم اکنون دو رادار X-BAND از نوع AN/TPY-2 و AN/TPY-1 در پایگاه نظامی پرینچلیک در دیاربکر ترکیه و بئرسبع در جنوب اسراییل در حال استقرار هستند که تمام پهنه خاورمیانه تا هندوستان و آسیای میانه تحت پوشش خواهند گرفت.
هم اکنون نیز با استقرار ناو موشک انداز مونتگمری مرحله اول استقرار این سپر ضد دفاعی تکمیل خواهد شد و در مراحل بعدی نیز این سیستم با استقرار موشک های SM-3 BLOCK 1B و SM-3 BLOCK 2B در لهستان، رومانی و جنوب اروپا و اتصال این سیستم تا سال 2018 به سپر دفاعی موشکی پیوسته ای که در خلیج فارس از سوی آمریکا به مرکزیت اسراییل در حال ساخت است، تکمیل خواهد شد.

با چنین فرایندی عملا آمریکا امکان رهگیری موشک های قاره پیما با برد بیش از 5000 کیلومتر را نیز خواهد یافت و عملا ایران ، روسیه و تمام خاورمیانه و کشورهای شبه قاره هند را محاصره خواهد کرد.

اصلی ترین کاربرد سپر موشکی جمع آوری اطلاعات برای ایالات متحده است
با وجود تمام توجیهاتی که آمریکایی ها با آن درصدد استقرار این سیستم در منطقه اروپای شرق به بهانه دفاع از منطقه هستند، اما ماهیت این سیستم کاملا تهاجمی است.
با توجه به ارزش نظامی ناچیز این سیستم در مقابل زیر دریایی های هسته ای که بازوی اصلی کشورهای مقابله کننده با آمریکا در دو دهه آینده هستند، اصلی ترین کاربرد این
سیستم جمع آوری اطلاعات برای ایالات متحده است.
در حقیقت با چنین سیستمی امکان کنترل تمام ترافیک هوایی نظامی و غیر نظامی کشورهای تحت کنترل این سیستم برای آمریکا وجود دارد و به قول رییس آژانس فضایی فدرال روسیه با این سیستم گویی ما لخت در مقابل آمریکایی خبر دار ایستاده ایم.
از سوی دیگر استقرار این سیستم سبب کشانده شدن چین و روسیه به یک رقابت تسلیحاتی دیگر خواهد بود که برای این کشورها به معنای تضعیف اقتصادی آنها خواهد بود.
همان نکته ای که سبب شد تا اتحاد جماهیر شوروی با افتادن به ورطه آن عملا از لحاظ اقتصادی نابود شده و اندکی بعد از هم بپاشد.چیزی که در نقطه مقابل سبب تقویت شرکت های جنگ افزار سازی غرب می شود.






مطالب مرتبط با این پست
.



می توانید دیدگاه خود را بنویسید


نام
آدرس ایمیل
وب سایت/بلاگ
:) :( ;) :D
;)) :X :? :P
:* =(( :O };-
:B /:) =DD :S
-) :-(( :-| :-))
نظر خصوصی

 کد را وارد نمایید:

آپلود عکس دلخواه: